برای سلامتی من
صدابه صدا نمیرسید.همه بار و بنه بسته مهیای رفتن و پیوستن به برادران درخط بودند.راه/دراز/تعدادبچه ها زیاد و هوا بی اندازه گرم.خوش انصاف
راننده هم درکمال خونسردی سرفرصت آیینه را میزان میکند و به سر و وضعش میرسد.صلوات پشت صلوات برای سلامتی امام زمان/بعضی
مسئولین و فرمانده لشکر.نخیر خبری نشد.سروصدای بعضی درآمدکه چرامعطلی؟یکی ازبرادرهاگفت لابدصلوات میخواد.ودیگری ادامه داد توکه
اینقدر خجالتی نبودی.چیزی که فراوونه صلوات.اینواز اول میگفتی بابا.بعداضافه کردبرای سلامتی بنده!گیرنکردن دنده/نبودن جاده لغزنده وکمترشدن
خنده یک صلوات راننده پسندبفرستید.
دوشیدن گاو
دوشیدن گاو به معنی شلیک گلوله بودکه باکد رمز در مکالمات بی سیمی گفته میشد=گاوتان رابدوشید کنایه از این بود که روی مواضع دشمن
آتش بریزید.
تکبیر
آقا درجبهه بارزمندگان گرم وصمیمی بودن ودرعین رعایت مسایل نظامی وانظباتی و داشتن قاطعیت ونظم با آنان مزاح هم میکردند مثلا روزی یکی از
بازدیدهایشان پادگان دوکوهه بودکه لشکرسیدالشهدادرآنجا مستقربود این لشکردرآنجا جمع شد و آقاسخنرانی کردنددریکی از فرازهای این
سخنرانی کسی احساس کردکه آنجابایدتکبیرگفته شود پس بلندشد و گفت تکبیر همه تکبیرگفتند آقا هم روی این تکبیرهای نابه جا حساس و
میگویند(هرجانبایدتکبیرپشت سرهم گفته شود زیرارشته سخن را از دست سخنران وشنوندگان میگیرد)آقااین مطلب را گوشزدکردند اماهمین حرف
ایشان درموردتکبیرکه تمام شدیکی دیگربلندشد و گفت تکبیر این تکبیر آقارا به خنده درآورد و آقا آنجا فرمودندسربه سر من پیرمرد میگذارید باز یکی
دیگربلندشدو گفت تکبیر اینجا بودکه ایشان خیلی خندیدند و بعدصحبت را ادامه دادند.